اقتصاد در کشور ما ایران از جمله چیزهای فراوانی است که به ثبات نمی رسد و با طرز فکر بیمارگونه یک عده هیچوقت هم به ثبات نخواهد رسید. اقتصاد مملکت ما یک اقتصاد رانتی و بیمار است و بدست یک عده پیش می رود...


راسخون : اقتصاد در کشور ما ایران از جمله چیزهای فراوانی است که به ثبات نمی رسد و با طرز فکر بیمارگونه یک عده هیچوقت هم به ثبات نخواهد رسید.
اقتصاد مملکت ما یک اقتصاد رانتی و بیمار است و بدست یک عده پیش می رود.
هم اکنون در اقتصاد رانتی که کشور دچار آن شده است بسیاری معتقدند آدم زرنگ کسی است که چیزی را رنگ کند و به جای چیز دیگری جا بزند، اتفاقی که در مملکت ما خیلی زیاد رواج دارد. بنابراین اگر دیدید که حمایت از کالای ایرانی نام سال 97 که حضرت آقا  اینگونه نامگذاری کردند از بیخ در تفسیرش دچار اشکال شد، اصلا تعجب نکنید، جای شگفتی نیست و این نگرانی وجود ندارد که بطور مثال بجای خودروی هایلوکس ژاپنی، پراید وانتی با طرح خودروی ژاپنی به بازار بیاید و در بین مردم عرضه شود. ما در کشور شاهد این هستیم که در چند سال گذشته کمترین توجه به موضوعات اقتصادی شده است که سال آن از سوی مقام معظم رهبری نام گذاری شده است و هر کس تعریف و دیدگاه خود را درباره نام سال داشته و تفسیر خود را از موضوع کرده است.

درباره اعداد و ارقام و آمارها همیشه در کشور مناقشه و اختلاف نظر وجود دارد ولی سعی می شود به اعداد و آمارهای رسمی همیشه استناد کنند و در این بحث نیز تمامی آمارهایی که مسئولین ارائه  می دهند سعی می کنند از آمارهای رسمی برداشت کنند اما فقط سعی می کنند. باید توجه داشته باشیم که یکی از قاعده‌های رفتاری در اقتصاد رانتی این است که گزارش‌های رسمی را که در صدا و سیما قرار است مردم بشنوند، محافظه‌ کارانه ‌ترین و خوشبینانه ‌ترین گزارش‌هایی باشد که وجود دارد اما با همه این ها نمی توانیم به دولت بگوییم درغگو است و ادب گفت و گو حکم می کند حرفی را که می خواهیم بیان کنیم براساس گزارش های رسمی باشد که مورد تایید دولت قرار گرفته است.
به هرحال که دولت است و دولت.

رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای سال 96 را سال اقتصاد مقاومتی نامگذاری کردند بلکه تغییری در شرایط اقتصادی کشور ایجاد شود اما برای اجرای ایده هایی مانند اقتصاد مقاومتی نیز نیاز به پشتوانه های فکری و اولیه است و نیاز به اتاق فکری است سالم و جوان نه دخالت افکاری مریض در روند ماجرا.
در کشور ما متاسفانه نقدپذیری مسئولان و آزادی بیان درحد نصاب مناسبی نیست و اگر در دوره زمانی خاص سیاست‌های مشخصی را مورد ارزیابی یا انتقاد قرار بدهید، افراد به خود می‌گیرند و هر قدر افراد پول و زور بیشتر داشته باشند نسبت به این نقدها دل نازک ‌تر و زود رنج تر می شوند. بنابراین موضوعات مطرح شده به سیاست ها باز می گردد و نه اشخاص زیرا به نظرم بخش بزرگی از اشخاص که در ضربه زدن به اقتصاد سیاسی موثرند خود قربانبان این ساختار نهادی هستند مانند بقایی ها و کرباسچی ها و... البته وقتی با این قربانی‌ها اتمام حجت شرعی شود و اعتنا نکنند، از آن پس دیگر می توان این افراد را به عنوان قربانیان مقصر شناخت.
 
طی 8 ساله گذشته به ازای هر یک دلار که به سفرهای تجاری اختصاص پیدا کرده است چهار دلار به سفرهای شخصی غیرتجاری اختصاص داده شده است.
این هزینه شخصی در جیب چه کسی رفته؟
البته این مقدار پول برای رفتن در جیب یک نفر بنظرم بیش از اندازه می باشد.
اگر از این دید به ماجرا نگاه کنیم سطح توسعه کشوری که در آن به ازای هر یک واحد تولیدی چهار واحد توزیع ای دارد، اقتصاد پایداری نمی‌ تواند داشته باشد، در اینجا خیلی وقت‌ها این سوال و سوء‌ تفاهم پیش می‌آید که گویی ما با آن کسانی که کار توزیع ای می‌کنند مشکل داریم، نه این گونه نیست آن ها با عقلانیت سطح خرد بهترین انتخاب را کرده اند و سراغ کاری رفته اند که با کمترین زحمت، بیشترین عایدی را برایشان به همراه دارد و کسی معترض به آن ها نیست اما این سوء تفاهم پیش می آید. ما از منظر سطح توسعه به پایداری نظام ملی نگاه و درباره آن صحبت می‌کنیم و از نظر من آن هایی که این کار را کردند نه وابسسته به استکبار جهانی اند و نه فرصت طلبند بلکه انسان‌های خرد ورزی هستند که در جست و جوی نفع شخصی خود کار می‌کنند و اگر مشکلی هم وجود دارد تقصیر آن ها نیست این به نهاد سازی و سیاست گذاری درکشور باز می گردد.

بسیاری می گویند در الگوی سیاست ‌گذاری در تقسیم دلارهای نفتی در ایران ناهنجاری های بسیاری وجود دارد و تقریبا طی 8 ساله گذشته به ازای هر یک دلار که به سفرهای تجاری اختصاص پیدا کرده است چهار دلار به سفرهای شخصی غیرتجاری اختصاص داده شده، خب در این بین من نمی گویم چرا افراد به خارج از کشور رفته اند و تعطیلات خوبی داشته اند و از این فرصت استفاده کرده اند، مشکل از این افراد نیست و کسی با آن ها کاری ندارد بلکه آن هایی که در سطح کلان به تخصیص و اولویت گذاری دلار فکر می کنند درک دقیق و روشنی از اولویت ها نداشته اند. اولویتشان سفر و تفریحات خودشان و خانواده شان بود.
اولویتشان رفاه آن سیصد و اندی هزار آقازاده شان در آمریکا و کانادا بود.
اولویتشان کالای خارجی وارداتی بود.
نه اینکه مردم چادر نشین کرمانشاه.
نه سفره خالی زنی با هشت فرزند در مشهد.
نه یارانه ای که اگر قطع شود زندگی های بسیاری لنگ می ماند.
نه دغدغه و حق زن و فرزندان کارگران کارخانه سایپا.
قدیمی ها چه خوش می گفتند : شکم سیر چه خبر از گشنه دارد؟؟؟!
و من الله توفیق

به قلم : خلعت
 

مطلب مرتبط :
استعلام برای آقازاده های خارج رفته
ارز دولتی یا ارز رانتی! مسئله این است!
با مدیر مجرم چه باید کرد؟
انتشار فهرست واردکنندگان خودرو با ارز دولتی
نسخه‌های درون‌زا برای اقتصاد ایران